سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیرى را که آتش دوزخ در پى بود خیر نتوان به حساب آورد ، و شرّى را که پس آن بهشت بود ، شرّ نتوان وصف کرد . هر نعمتى جز بهشت خوارست ، و هر بلایى جز آتش دوزخ عافیت به شمار . [نهج البلاغه]
noghteoj
 
کوک چهارم

یک روز بعد پایان کلاس و شرح مثنوی استاد علامه جعفری فرمودند: 

من خیلی فکر کردم و به این جمع بندی رسیده ام که رسالت 124 هزار پیغمبر در یک تکه ،خلاصه می شود و آن "کوک چهارم" است 

و جمع مریدان مثل من با چشمهانی گرد، پرسان بودند که "کوک چهارم" چیست!؟

و علامه که با آن لهجه شیرین در تمثیل شرح می دهند که:

کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود.کوک اول.کوک دوم.و در نهایت کوک سوم و تمام ...اما...
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد...

او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است. 

یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.

اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده.

اما اگر بزند به رسالت 124 هزار پیامبر تعظیم کرده...

اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته

اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.

دنیا پراز فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل... 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/9/17:: 12:17 عصر     |     () نظر
 
بخند

 

 

بخند

گاهی برای خودت پزشک باش

کمی قرص خنده تجویز‌ کن
هر شش ساعت یک بار ،
حتما که نباید مدرک و مطب داشته باشی!


خودت نسخه اے بنویس با خط خوش
روحــت را درمان کن و بخند
بے بهانه ،
فقط بخند



شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی:

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/8/15:: 12:20 عصر     |     () نظر
 
نگاه و گناه


سؤال:
چگونه نگاه جنسیتی به زنان نداشته باشم؟

پاسخ:

نگاه جنسی داشتن مرد به زن طبیعی است و باید باشد؛ چون طبیعیت او اینگونه آفریده شده است. منتها مسئله ای که وجود دارد این است که باید این نگاه کنترل شود تا بتوان از آن بهترین استفاده را برد. بنابراین اصل چنین نگاهی به عنوان یک مشکل مطرح نیست. حتی از توصیه های دینی اینگونه برداشت می شود که تحریک شدن در اثر بوی عطر زن نیز بیماری محسوب نمی شود؛ زیرا اگر بیماری بود خداوند چنین کاری را برای زن حرام نمی کرد و می گفت مرد باید به دنبال درمان رود! 
بنابراین در نگاه اول باید اینگونه گفت که این حالتی که شما گمان می کنید مختص شماست، در هر مرد سالمی وجود دارد. منتها برای جلوگیری از بیراهه رفتن این حس ذاتی باید مطابق موازین شرعی افسار آن را به دست گرفت. رعایت عفاف « ارتباطی، چشمی، گفتاری، بویایی، لمسی، تخییلی، خوراکی و... » و همچنین تامین نیازهای جنسی به وسیله ازدواج تا حد زیادی مشکل شما را حل خواهد کرد. اگر با این موارد باز هم مشکل شما حل نشد آن موقع می توان چنین حالتی را به عنوان یک اختلال مورد بررسی قرار داد که نیاز به مراجعه به روانپزشک دارد.

معرفی کتاب:
مدیریت نگاه، رضا اخوی، نشر بهار دل ها ( موضوع کتاب: بررسی رابطه نگاه و گناه از دیدگاه معارف دینی )
دانلود کتاب: http://efafinstitute.ir/UserFile/Lib...3b76c20bdc.pdf
اراده، دکتر مرتضی آقا تهرانی

 

منبع


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/8/3:: 3:11 عصر     |     () نظر
 
فقر شدید عاطفی



فقر شدید عاطفی 
حتما کودکانی یا حتی زنان بارداری را دیده‌ایدکه گل یا خاک یا یخ می‌خورند براساس نظر پزشکان کودکان مواد معدنی مورد نیاز بدن خود را با این روش جبران می‌کنند. متخصصان می‌گویند اگر نیاز فرد از راه صحیح برآورده نشود آنها به شیوه های نادرست برای رفع نیاز روی می آورند بنابراین آنها توصیه می کنند که مصرف خوراکی‌هایی نظیر زرده تخم مرغ، عدس، گوشت قرمز، خرما و سبزیجات میزان ابتلا به کم‌خونی را کاهش می‌دهد. براساس تجارب مشاوره‌ای و گزارش‌های دادگاهی و تحقیقات پلیسی بی توجهی همسران نسبت به فقر عاطفی همدیگر از جمله عوامل بسیار مهم گرایش ناهشیار و هشیار همسران به نامحرم و خیانت می‌شود.

حتی برخی از افراد متدین نیز به طور ناهشیار با نامحرمی که خود را دیندار معرفی می‌کنند در فضای مجازی ارتباط برقرار می‌کنند. کارشناسان اعلام می‌کنند که اگر چه ممکن است مدتی مکالمات رنگ و بویی شرعی و اخلاقی داشته باشد ولی آگاه باشیم که افراد زیادی در این وادی زمین خورده اند و اگر عبرت نگیریم منتظر رسوایی باشید.


کتاب: صد هزاران  دام و دانه ست ای خدا: دشنام به پزشک به خاطر جراحی اش و ندیدن حکمت کارش


پیامبر اکرم (ص) می فرماید: این گفته مرد به همسرش که «
من تو را واقعا دوست دارم» هیچ‏گاه از قلب زن بیرون نمى‏رود؛ قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ «إنّی اُحِبُّکِ» لا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً.[1] 
اگر چه زن احساسی تر است و برایش ابراز احساسات مهم است اما این بدان معنا نیست که مرد به ابراز احساس و قدردارنی نیاز ندارد.
زنان معمولا گله می‌کنند که مردان به میزان کافی از کلمات برای ابراز احساسات درونی استفاده نمی‌کنند. ولی خود زنان فرض را بر این می‌گذارند که مردان به محبت گفتاری و رفتاری نیازی ندارند. 
همسران باید از نظر احساسی و عاطفی سخی باشند نه خسیس. همسر شما از این که واقعا نمی‌داند کارها را به خوبی انجام داده یا نه ناراحت و غمگین می‌شود.

از شوهرتان در قبال تعهداتش، ابراز احساسش، انتقاد سازنده اش، زحماتش، هدایای مادی و معنویش، اعتماد به شما و گفتن رازش، تماس‌های همدلانه‌اش، رفتار و کارهای پسندیده‌اش تحسین و قدردانی کنید تا قلبش را به روی شما باز می‌کند.
بر اساس آمار مردان از زنان لوس، پرتوقع، ناسپاس، گریزان از تمکین اصلا خوششان نمی‌آید. در مقابل زنان نیز از مردی که بی‌احساس، کج خلق و قدرنشناس و سرد است بیزار است. زن و شوهر باید طوری به هم احترام بگذارند و رفتار کنند که دوست دارند دیگری با او رفتار کند[2]



کتاب: صد هزاران  دام و دانه ست ای خدا: دشنام به پزشک به خاطر جراحی اش و ندیدن حکمت کارش


کتاب صدهزاران دام و دانه است ای خدا 
از محمدحسین قدیری


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/8/3:: 2:57 عصر     |     () نظر
 
عوارض سرکوب نیاز جنسی

-انسان و حیوان نیازهای فیزیولوژی متعدد دارند مانند نیاز به غذا، نیاز به آب، نیاز به جفت،... 

-انسان نیازهای روانی ـ اجتماعی مختلفی چون نیاز به امنیت، عزت نفس، عشق، محبت کردن، تأیید اجتماعی و خودشکوفایی دارد.

-ارتباط لمسی تماس اجتماعی یکی از ضروریات زندگی اجتماعی است که به عنوان یک نیاز برای رشد و سلامتی روان از کودکی تا بزرگسالی شناخته شده است.[1]

-هر یک از ما چهار بُعد روانی و فیزیولوژیکی و اجتماعی و معنوی داریم. این ابعاد با هم تعامل و تأثیر و تأثر دارند.

-با فرارسیدن سن بلوغ هورمون های جنسی مرد و زن فعال می شوند و صفات ثانویه شکل می گیرند.

-از نظر فیزیولوژی بدن می تواند تا حدودی از نظر جنسی با احتلام به تعادل برسد ولی از آنجا که عوامل بیرونی و درونی شدت شهوت متعدد است باز بدن در صورت عدم ارضای جنسی می تواند نامیزان شود و تحت فشار قرار گیرد.هر موجود زنده بر اساس قانون تعادل حیاتی گرایش دارد بین محیط درونی و محیط بیرون تعادل برقرار کند. [2]

- همین طور که نگرش دینی می تواند هنگام روزه نیاز به گرسنگی را مدیریت کند نگرش دینی نقش مهمی مدیریت شهوت دارد.

- انرژی می تواند از حالتی به حالتی تبدیل شود. انرژی جنسی با کار زیاد و ورزش و فعالیت های ذهنی تا حدود زیادی مصرف می شود.

- تحریکات جنسی دو گونه اند: طبیعی و مصنوعی (غیرارادی و ارادی). این تحریکات سبب ترشح هورمون های جنسی می شود و اگر ارضا نشود سبب درد و فشار روانی و به هم خوردن تعادل زیستی می شود. برخی از پسرانی که در ایام نامزدی به سر می برند و نزدیک همسر خود می روند و نمی توانند به روش مشروع خود را ارضاع کنند به خاطر تحریکات شدید و ترشح هورمون های جنسی ممکن است احساس ناآرامی کنند و حتی تندخو و بد اخلاق شوند.

- افراد مجرد زیادی برای رسیدن به تعادل حیاتی و کاستن فشار جنسی از شیوه های نامشروع مانند خودارضایی و...کمک می گیرند برخی به زنا و یا همجنس گرایی و تجاوز به عنف، چشم چرانی، حیوان خواهی و...روی می آورند. تنها گروهی اندکی در پی ارضای مشروع و مشروط و متعهدانه یعنی ازدواج موقت هستند.

- افراد به دلیل شرایط محیطی و شرایط درونی مانند مزاج، تفاوت های فردی، نگرش، ارزش ها، قدتر خیال پردازی، مسائل ژنتیکی، اختلالات ذهنی، شرایط جغرافیایی، نوع غذاها و... در شدت شهوت و مدیریت آن قدرت یکسانی ندارند.

- اسلام با سرکوبی میل جنسی مخالف است. برای مدیریت نیازی جنسی و کاهش فشار روانی ما را تشویق به روزه، ورزش، کار، مدیریت قوه خیال، تعدیل در غذاهای محرک، عفاف(دیداری، شنیداری و خیالی و..) و ازدواج می کند و ما را از تهییج جنسی گناه آلود و ارضای نامشروع برحذر می دارد. نیز به ما گفته است که اگر به دلیل نداشتن همسر نمی توانیم خویشتن داری جنسی داشته باشیم و به گناه می افتیم ازدواج (دائم یا موقت ) برایمان واجب می شود.

- برخی از حکما بوده اند که تا آخر عمر ازدواج نکرده اند و شهوت خود را با عفاف و خویشتنداری حفظ کرده اند ولی اینان گروه نادری هستند. شهید مطهری می فرمایند این گروه معمولا به دلیل ازدواج نکردن و از جهات زیادی پختگی و جامعیت نگرشی در نظرهایشان نیست.

..................
1-محمدکریم خداپناهی، روان شناشی احساس و ادراک، ص92
آغوش گرفتن فرزند یا همسر با کاهش تولید کورتیزول یا همان هورمون استرس، و افزایش سروتونین، باعث بهبود خلق و خوی شما می‌شود. به علاوه، سیستم عصبی شما را آرام می‌کند، مغز را تسکین داده و وابستگی عاطفی به عزیزان‌تان را بهبود می‌بخشد.وقتی کسی را در آغوش می‌گیرید، اندورفین یا هورمون شادی به همراه اکسی توسین در خون آزاد می‌شود. این هورمون با اتساع عروق خونی به بهبود گردش خون کمک کرده و سطح فشار خون شما را در وضعیت عادی نگه می‌دارد. همه می‌دانیم که فشار خون بالا خطرات زیادی برای بدن دارد.
2-محمدکریم خداپناهی، روان شناشی احساس و ادراک، ص38.

 

منبع


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/7/26:: 1:37 عصر     |     () نظر
 
مهارتِ نه گفتن به درخواست رابطه جنسی قبل از ازدواج

بررسی ها نشان داده که بسیاری از افراد، بدین خاطر خویشتنداری خود را از دست می دهند چون نمی توانند در برابر فشار روانیِ تقاضا برای سکس «ارتباط جنسی» از طرف مقابل، مقاومت کنند و با جدّیت و صراحت، نه بگویند. 

پس تمرین کنید به شیوه های زیر در چنین موقعیت های نه بگویید و در برابر خواسته های فرد مقابل  مقاومت کنید. 

قدم اول در تمرین مهارت نه گفتن تشخیص تاکتیک های فرد مقابل برای تحت فشار قرار دادن شما هست. 


تاکتیک 1: لمس کردن یکدیگر، باعث رشد انسان می شود. 

پاسخ جرات مندانه: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

 

تاکتیک 2: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...

پاسخ جرات مندانه: اتفاقاً رفتار من مثل آدم های با تجربه است. به اطرافت نگاه کن. ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه، چه قدر جوان ها را بدبخت کرده است.


تاکتیک 3: تو کنجکاو نیستی؟ فکر می کنی به یک بار تجربه کردن، نمی ارزد؟

پاسخ جرات مندانه: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم ؛ امّا معنایش این نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم یا موش آزمایشگاهی باشم. بالأخره، امکان صدمه دیدن من هست. پس نمی ارزد!


تاکتیک 4: همه این کار را می کنند....

پاسخ جرات مندانه: اولاً خیلی ها خویشتندار هستند و ثانیاً بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام، سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثاً من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.


تاکتیک 5: برای این که دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی...

پاسخ جرات مندانه: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوء استفاده کند.


تاکتیک 6: ولی من دوستت دارم...

پاسخ جرات مندانه: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.


تاکتیک 7: به من نشان بده که چه قدر دوستم داری...

پاسخ جرات مندانه: من با خویشتنداری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج، به تو نشان می دهم که چه قدر دوستت دارم.


تاکتیک 8: مشکل تو چیست؟

پاسخ جرات مندانه: به هیچ مشکلی ندارم. فقط در برنامه زندگی ام، الآن وقت ازدواج و مادر (یا پدر) شدن نیست و اصلاً آمادگی ندارم که دغدغه حاملگی یا مبتلا شدن به یک بیماری لاعلاج یا شنیدن حرف های انتقادآمیز دیگران را هر روز، با خودم داشته باشم. پس باید خویشتندار باشم و انتظار بکشم.


تاکتیک 9: کسی که چیزی نمی فهمد...

پاسخ جرات مندانه: خودم که این را می فهمم.

 

تاکتیک 10: تو مرا هیجان زده کرده ای و حالا نباید این طور رهایم کنی، وگرنه رفتارت در حقّ من، بی انصافی و غیر انسانی است. چه طور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟!

پاسخ جرات مندانه: من مسئول تحریک شدنِ هیجانات تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به عذاب وجدان و سرزنش بیندازم. تو باید خودت را کنترل می کردی. به علاوه، تو ممکن بود با یک فیلم یا ژس یا دیدن یک عابر در خیابان هم تحریک بشوی. پس به نفع خودت است که یاد بگیری خودت را کنترل کنی.


تاکتیک 11: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند...

پاسخ جرات مندانه: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی. خوش حال می شوم که به سراغ دیگری بروی.


سحر آزادیان 

روانشناس شخصیت 

مرکز مشاوره پندار نیک

https://telegram.me/pendarenikhamedan/185


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/7/23:: 11:4 عصر     |     () نظر
 
عزاداری و افسردگی(2)


آیا توصیه به گریه در عزای امام حسین (ع) باعث افسردگی فرد نمی‌شود؟

روان شناسان سه سطح گریه کردن را شناسایی کرده‌اند:


سطح اول زمینه‌ای جسمی و فیزیولوژیکی دارد. آسیب دیدن عضوی از بدن همچون ضربه‌ای که به‌زانو می‌خورد، بی‌اختیار آه و ناله را بلند می‌کند و اشک و زاری را نمایان می‌سازد. این سنخ گریه همانند نالیدن و اشک ریختن نوزادان، در نخستین ماه‌های زندگی است. باآنکه کودکان به‌تدریج از این سطح فراتر می‌روند و گریه آنان علت‌های دیگری پیدا می‌کند اما همچنان عامل درد جسمی را تا همه عمر درروان ساختن دانه‌های اشک پابرجا و اثرگذار است.


در سطح دوم، هیجانات و عواطف، قافله‌سالار کاروان اشک و آه‌اند. زبانه خشم و سرمای غم هر دو گریه‌آورند. نوجوانی که به ارزیابی دیگران اهمیت می‌دهد، می‌تواند درد برآمده از ضربه‌ای را که به زانویش خورده است تحمل کند و آه و ناله سر ندهد، اما وقتی احساس کند غرورش پامال اهانتی رنج‌آور شده است، نمی‌تواند جلو سیلاب اشک‌هایش  را بگیرد.


روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار

چرخ فیروزه طرب خانه از این‌کهگل کرد


در این سطح، رنج یار، هجران محبوب و مرگ عزیز ما را سوگوار و داغدار می‌کند و ریزش بی‌امان اشک‌ها، راز سربه‌مهر محبت را می‌گشاید و دلدادگی ما را به عالم و آدم نشان می‌دهد.

می‌گریم و مرادم از این چشم اشک‌بار

تخم محبت است که در دل بکارمت


در سطح سوم، هیجان‌های عمیق‌تر انسان، اندوه ساز، سوز انگیز و گریه‌آورند. اینجا عشق... عشق فراتر از عقل جزئی‌نگر، سلسله‌جنبان است.

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردان‌اند

جفری کاتلر در زبان اشک‌ها از پژوهش‌هایی یاد می‌کند که بر روی مواد تشکیل‌دهنده اشک‌های گوناگون صورت گرفته است. او می‌نویسد: شیمیِ اشک افسردگی با شیمیِ اشک شوق متفاوت است در اولی موادی سمی یافت شده است و در دومی اجزائی آرامش‌بخش.

برای سنجش محتوای اشک‌های سطح سوم، یعنی سطح عشق و انسانیت، به دلیل دشواریاب بودن آن، کاری صورت نگرفته است. گریه‌های ما برای امام حسین (ع) ویاران فداکارش چه نوع گریه‌ای است؟

انتظار می‌رود گریه مسلمان دین‌باور و آزاده و ظلم‌ستیز، در عزای سالار شهیدان، هم نشانی از محبت پاک او به ارزش‌های سترگ انسانی باشد و هم عامل حرکت آفرینی برای نزدیک شدن به کانون محبت و معرفت الهی.

این‌که رسول گرامی اسلام، به دختر بزرگوارش فرموده است: "هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر چشمی که برای مصائب حسین (ع) گریه کند. چنین کسی در روز قیامت خندان و شادان از نعمت‌های بهشتی است."

و این‌که سید بن طاووس، از قول همان رسول والایی‌ها یادآورمان کرده است: "کسی که خود در مصیبت ما گریه کند و دیگران را هرچند اندک گریان سازد، بهشت را برایش ضمانت می‌کنیم."، به این خاطر است که فرد عزادار نخست از طریق گریه کردن، دوستدار و مهرورز آن مظهر پاکی‌ها می‌شود و سپس با گرما و نیروی محبت در مسیر فضیلت‌های انسانی گام برمی‌دارد و این همان تبیینی است که امام رضا (ع) در روز اول محرم به یکی از یارانش کرده است:" اگر خوش داری تا با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و برای شادی ما شاد، و بر تو باد دوستی و پیروی از ما، چراکه هرگاه شخص سنگ‌ریزه‌ای را هم دوست بدارد، خداوند او را با آن محشور گرداند."

معلوم است گریه‌ای با چنین سرچشمه‌های زلال و سوگیری‌های روش دیگر خواستگاهی از درد جسمانی و یا از افسردگی روانی ندارد.    

? دکتر محمود گلزاری، روان‌شناس و استاد دانشگاه،   ماهنامه سپیده دانایی شماره ی 61

 

https://telegram.me/zendegiearam110


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 95/7/23:: 8:29 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >