شخصیت پدیده ای است متشکل از مجموعه ای سازمان یافته و واحدی که شامل خصوصیات ثابت و پایدار است که به تدریج شکل گرفته و به تکامل می رسد. این خصوصیات ثابت تحت تاثیر عوامل و شرایط گوناگون می باشد یکی از مهمترین عواملی که در شکل گیری شخصیت نقش بسزایی داد و زیربنای شخصیت را پایه ریزی می کند چگونگی فرزندپروری والدین است .
والدین بعنوان اولین مربیان کودک در الگوی رفتاری درست یا نادرست فرزندان خود نقش بسزایی دارند و در فرایند رشدی کودک می توانند در او پایه رفتار درست یا نادرست را بنا کنند. چیزی که می تواند والدین را در این امر مهم یاری رساند تا در آینده فرزندی موفق یا نا موفق، بهنجار یا نابهنجار، مفید یا بزهکار، ... داشته باشند به شیوه فرزند پروری آنها بر می گردد.
بامریند بعنوان اولین شخصی که به تفکیک شیوه های فرزندپروری پرداخته است آن را به سه دسته مقتدرانه، مستبدانه ، و سهل گیرانه تقسیم کرده است. هر یک از این سه روش می تواند رابطه مستقیم با اهداف تربیت والدین داشته باشد .والدین در جوانیِ فرزند خود آن چه را درو خواهند کرد که در مراحل رشد او از بدو تولد تا آنجا کاشته اند. بنابراین نمی توان باری به هر جهت حرکت کرد و خواهان فرزندی متعالی و موفق در زمینه های تحصیلی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و... بود، الگوی اصلی تربیتی فرزند رفتار و منش والدین می باشد.
والدینی که به فرزندان خود بدون قید و شرط محبت کرده و انتظارات بجایی از فرزندان خود دارند در مراحل مختلف رشد همگام با فرزند خود حرکت کرده و اکثر مواقع با درک شرایط ویژه او فضایی مناسب را جهت پیشرفت فرزند فراهم می کنند و در نهایت فرزندی خلاق، با اعتماد بنفس کافی، دارای تفکری واگرا، خلاصه فرزندی که به مرحله سلامت و بالندگی قابل توجه رسیده است خواهند داشت.
و همچنین والدینی که از فرزند خود توقعات نابجا و انتظاراتی بیش از توان او دارند نهایتا با کودکی بدون اعتماد بنفس کافی ، نومید، بیمار، بزهکار و ضد اجتماعی، معتاد و.... روبرو خواهند شد.
در آموزه های دینی ما نیز روایات و احادیث متعددی در انتخاب بهترین نوع فرزندپروری تاکید شده است، و والدین بعنوان مربی از حقوق و وظایف مشخصی در این زمینه برخوردارند.
بر اساس فرمایش حضرت علی (ع)، والدین خود را در فرزند پروری مسئول می دانند[1]، فرزندان را بعنوان مخلوق های دارای کرامت خداوند دانسته؛ به محبت و مهربانی با آنان رفتار می کنند[2] عزت و احترام به آنان را وظیفه خویش تلقی می کنند [3] رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان بر محور تعادل [4] و متناسب با اهداف عالیه تربیتی است. والدین نسبت به فرزندان مهربانند و انتظارات بیش از حد توان از آنها ندارند[5] ؛ ولی اهداف و انتظارات روشنی را برای فرزندان ترسیم می کنند.
والدینی که به سرنوشت فرزندان خود حساس باشند موجب ایجاد سلامت روانی و پیشرفت همه جانبه آنها خواهند بود.
- تحف العقول، ص269
- بحارالانوار،ج104 ،ص 92
- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، ج2 ، ص625
- بحارالانوار، ج104، ص92
- بحارالانوار، ج22، ص114
کلمات کلیدی: