سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسى از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه مى‏برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه‏اى است ، لیکن آن که پناه خواهد از فتنه‏هاى گمراه کننده پناهد که خداى سبحان فرماید : « بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است » ، و معنى آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان مى‏آزماید تا ناخشنود از روزى وى ، و خشنود از آنرا آشکار نماید ، و هر چند خدا داناتر از آنهاست بدانها ، لیکن براى آنکه کارهایى که مستحق ثواب است از آنچه مستحق عقاب است پدید آید ، چه بعضى پسران را دوست دارند و دختران را ناپسند مى‏شمارند ، و بعضى افزایش مال را پسندند و از کاهش آن ناخرسندند . [ و این از تفسیرهاى شگفت است که از او شنیده شده . ] [نهج البلاغه]
noghteoj
 
نام نجومی


می‌دونستید چینی ها چطوری اسم بچشونو انتخاب میکنن؟


یه قابلمه پرت می‌کنن هوا وقتی خورد زمین هر صدایی داد میذارن رو بچشون. به عنوان مثال: دنگ دونگ دینگ.

البته یک چینی نام یکی از مدیران ما را که حقوق نجومی دریافت کرده است بدون پرتاب قابلمه چنین گذاشته: جیب چون تانک کیف چون بانک.جالب بود


(محمدحسین قدیری، شوخ طبعی‌های طلبگی، بخش سیاسی، ج2، ص89.)


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 96/4/31:: 11:2 عصر     |     () نظر
 
خفه شو


بچه این قدر مکن چرب زبانی، خفه شو
این همه حرف مزن ،لال بمانی، خفه شو


حرف هایی که کند فتنه مکش پیش و مکوش
که مرا هم به سر حرف کشانی، خفه شو


گر که یک دزد اسیر است و دو صد دزد آزاد
علتی دارد و آن را تو ندانی، خفه شو


هیچ شک نیست که رازی ست به هر کار نهان
چون نداری خبر از راز نهانی، خفه شو


حرف های تو نسازد به مزاج حضرات
این قدر قصه ی بو دار چه خوانی؟ خفه شو


گر که صد گرگ در این گله بیافتد به تو چه؟
چون که بی بهره از کار شبانی خفه شو


ترسم آخر به تو صد وصله و بهتان بندند
تا نگفتند چنینی و چنانی خفه شو


تو چه داری خبر از آن که چرا روز به روز
بیش تر می شود این فقر و گرانی، خفه شو


این قبیح است که چون گرسنه ماندی دوسه روز
بکنی شکوه ز آغاز جوانی، خفه شو


گیرم افتادی و مُردی،همه کس خواهد مُرد
چون چنین است،چه جای نگرانی، خفه شو


گفت مردی که در این دوره من آخر چه کنم؟
گفتم از من بشنو،گر بتوانی خفه شو


ابوالقاسم حالت


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیده خدیجه سعادتمند 96/4/31:: 10:56 عصر     |     () نظر